مقادیر زیادی پول و مواد مخدر از مو دایموند که در نیویورک پولشویی می کند دزدیده می شود. او در جستجوی اموالش خیابان های شهر را زیر و رو می کند.
یک سال پس از آنکه نور ابرماه ژنی خفته را فعال کرد و انسانها را به گرگینههای خونخوار تبدیل نمود، فاجعهای که نزدیک به یک میلیارد کشته برجای گذاشت دوباره سر برمیآورد. با طلوع مجدد ابرماه، دو دانشمند تلاش میکنند تا این جهش را متوقف کنند اما شکست میخورند و افرادی که در معرض نور ماه قرار میگیرند بار دیگر به گرگینههای وحشی تبدیل میشوند. خیابانها در هرجومرج فرو میروند و دانشمندان در تلاشی بیوقفه سعی میکنند خود را به خانه یکی از اعضای خانوادهشان برسانند، خانهای که اکنون در محاصره این موجودات وحشی قرار دارد.
داستان فیلم درباره یک سارق بانک بدنام به نام تام کارتر است که میخواهد تمام پولهایی را که از بانک سرقت کرده است، برگرداند و از آن به بعد زندگی صادقانه و سالمی داشته باشد. او خودش را تحویل پلیس میدهد. اما در این میان دو مامور بیرحم و فاسد سازمان افبیآی، او را فریب میدهند تا به اهداف خودشان برسند. حالا تام تصمیم میگیرد تا خودش را تبرئه کند و اسمش را از لیست مجرمین پاک کند…